ن : شیوا جووووون
ت : شنبه 15 مهر 1391
ز : 2:45 PM |
+
آن روز صبح یک دسته صورتحساب تازه رسیده بود.
نامه شرکت بیمه، از لغو شدن قراردادهایشان خبر میداد.
زن آه کشید و با نگرانی از جا برخاست تا شوهرش را در جریان بگذارد.
آشپزخانه بوی گاز میداد.
روی میز کار شوهرش نامه ای پیدا کرد:
پول بیمه عمر من برای زندگی تو و پچه ها کافی خواهد بود.....
نظرات شما عزیزان: