ن : سحر khojmele
ت : سه شنبه 20 تير 1391
ز : 9:47 PM |
+
نرسیده به درخت
کوچه باغی است که از خواب خدا سبز تر است
و در آن عشق به اندازه ی پر های صداقت آبی است.
می روی تا ته آن کوچه که از پشت بلوغ سر به در می آرد..
پس به سمت گل تنهایی میپیچی،
دو قدم مانده به گل
پای فواره جاوید اساطیر زمین می مانی
و تو را ترسی شفاف فرا میگیرد!
در صمیمیت سیال فضا،خش خشی میشنوی
کودکی میبینی
رفته از کاج بلندی بالا،جوجه بردارد از لانه نور..
و از او میپرسی:
"خانه دوست کجاست؟"
جواب زیبای فریدون مشیری به سهراب سپهری:
"خانه دوست کجاست؟"
من دلم میخواهد
خانه ای داشته باشم پر دوست
کنج هر دیوارش دوستهایم بنشینند آرام
گل بگو،گل بشنو
هر کسی می خواهد،
وارد خانه پر عشق و صفایم گردد،
یک سبد بوی گل سرخ به من هدیه کند.
شرط وارد گشتن
شستشوی دلهاست
شرط آن داشتن
یک دل بی رنگ و ریاست
بر درش برگ گلی میکوبم
روی آن با قلم سبز بهار
مینویسم:ای یار
خانه ما اینجاست!
تا که سهراب نپرسد دگر
"خانه دوست کجاست؟"
نظرات شما عزیزان: